برچسب ها - شهید اتحادی

نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

بهشت کامران مومن است

شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» خطاب به مادرش می‌نویسد: «مادرم! امیدوارم در نبودن من زیاد گریه و ناله نکنی چرا که تنها بهشت کامران مومن است.»

کد خبر: ۵۳۴۰۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۱

مجموعه خاطرات صوتی شهید «علی اتحادی شــیروانه ده»؛

صوت/ تحمل دوری ندارم

فایل صوتی «تحمل دوری ندارم» یکی از خاطرات صوتی شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» است که در کتاب «به وقت زیارت 1» برای علاقه مندان تهیه شده است. در ادامه این خاطرات همراه ما باشید.

کد خبر: ۵۲۷۹۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۹

شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» در وصیت نامه‌اش می‌نویسد: «دریافته ام که هیچکس متعلق به این دنیای خاکی نیست و روزی از این دنیا رخت برخواهد بست پس راه شهادت را برگزیده و از شهادت هراسی بدل را ندهیم که راه شهادت عزت و سر بلندی است.»

کد خبر: ۵۲۷۸۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۱۷

خاطرات/ عاشقانه در لشکر عاشورا فعالیت می‌کرد

«در لشکر عاشورا به عنوان دیده‌بان انتخاب شده بود و عاشقانه کار می‌کرد. علی‌آقا در عملیات نصر7 به شهادت رسید.» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» از دوست این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.

کد خبر: ۵۲۷۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶

خاطرات/ ما را تشویق به رعایت حجاب می‌کرد

«به زبان کودکانه به ما توصیه می‌کرد که از حجاب‌مان مراقبت نماییم.» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» از زبان خواهرزاده‌ی این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.

کد خبر: ۵۲۷۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶

خاطرات/ در تعاون سپاه به رزمندگان خدمت می‌کرد

«مدتی در تعاون سپاه به خانواده‌های رزمندگان اسلام خدمت می‌کرد. به مجروحین سرکشی می‌کرد.» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» از زبان خواهر این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.

کد خبر: ۵۲۷۷۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶

تصاویر کمتر دیده شده از شهید «علی اتحادی شــیروانه ده»

شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» بیستم دی 1342 ،در شهرســتان تبریز به دنیا آمد. شانزدهم مرداد 1366 ،در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شــهادت رســید. مجموعه تصاویر کمتر دیده شده این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی منتشر شد.

کد خبر: ۵۲۷۷۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶

خاطرات/ اشک‌های مادر علی را بازگرداندند

«بیشتر به گلزار شهدا می‌رفتم و اشک می‌ریختم. دوازده سال از شهادتش گذشته بود که پیکر مطهرش بازگشت و من آرام شدم.» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «علی اتحادی شــیروانه ده» از زبان مادر این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.

کد خبر: ۵۲۷۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۶

پربحث ترین عناوین